Love
دوست
چشای پرستو بی اشک میمیره صدای قناری بی تو میگیره اگه تو نباشی پیشم عزیزم خود را به که بسپارم وقتی که دلم تنگ است ای غم ، تو که هستی از کجا می آیی؟
تمام امید آسیابان به وزش باده تا آسیابش از کار نیافته ، قلبم آسیاب ، خودم All hope of miller is wind that his mill can work always, my heart is mill, I am
معلم گفت{الف}گفتم او.معلم گفت{ب}گفتم با او.معلم گفت{پ}گفتم پیش او.معلم The teacher said(s) I said: She. The teacher said (w) I said: With her. The
به نام خدایی که هستی را با مرگ ، دوستی رابی رنگ ، زندگی را با رنگ ،عشق را In the name of God who created the life with death, created the colorless
عشق تو تعطیلی نداره ،به فکر خودت نیستی فکری به حال خستگی ما بکن Your love in my heart doesn’t have rest, you don’t worry about yourself be worry از انسانها غمی به دل نگیر؛ زیرا خود نیز غمگین اند؛ با آنکه تنهایند ولی از خود **دکتر علی شریعتی** Don’t be upset from people, because they are upset too, they are alone but they از بس که غصه تو قصه در گوشم کرد…غمهای زمانه را فراموشم کرد It told me grief of stories so that I forget grief of time. (Of mine «در این جهان نیاز به دوست داشتن و ستایش شدن، بیش از نیاز به نان است.» مادر ترزا In this world needs to love and being loved is more that bread. دیل کارنگی می گوید :«تبسم خرجی ندارد ولی سود بسیاری دارد.» Diel says: a smile has no price but has so profit از دوستان دو رنگم عجیب دل تنگ است…… فدای My heart is nostalgic from my bichrome friends…I immolate to my enemy that is چون عهده نمی شود کسی فردا را حالی خوش کن تو این دل شیدا را می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه بسیار بتابد و نیابد ما را برخیز و بیا بتا برای دل ما حل کن به جمال خویشتن مشکل ما یک کوزه شراب تا بهم نوش کنیم زان پیش که کوزه ها کنند از گل ما ای مثل غرور ساده ی آیینه فاش کاری نکنی شکستگی آید و کاش دیدار تو با آیینه حرفی دارد هم با همه باش و هم جدا از همه باش نی هفت بند صدائی داره آخر که هر یاری خدائی داره آخر همه میگن که عاشق کشتنی بی که عاشق هم خدائی داره آخر نا کرده گنه در این جهان کیست بگو وانکس که گنه نکرد چون زیست بگو من بد کنم و تو بد مکافات کنی پس فرق میان من و تو چیست بگو
هر چی شادیست توی قلبم میمیره آسمون عشق پوسیده می شه
هوای عشق مه الوده می شه . . .
پیدا نکنم همدل دلها همه از سنگ است
گویا که در این وادی از عشق نشانی نیست
گر هست یکی عاشق آلوده به صد رنگ است . . .
هر دم به هوای دل ما می آیی
باز آی و قدم به روی چشمم بگذار
چون اشک به چشمم آشنا می آیی . . .
آسیابان و نفسهایت باد…!
the miller & your breathe is wind
گفت{ج}خواستم بگویم جدایی گفت نگو ….
teacher said (b) I said: Beside her. The teacher said (d) I wanted to say:
Divorce, the teacher said: don’t say
رنگارنگ ، رنگین کمان را هفت رنگ ، شاپرک را صد رنگ …و من را دلتنگ دوستان آفرید
…
friendships, created the life with colors, the love colorful, the rainbow in7
colors, the moth in 100colors & created me nostalgic…
ما هر روز تا دیر وقت خرابتیم …
about my tiredness, I am your gaga everyday to late hours at night
میگریزند زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند؛ پس دوستشان بدار اگر
چه دوستت نداشته باشند…!
run away from themselves because they are in doubt about themselves & about
their love &their fact, so love then even when they don’t love you
همت آن دشمنی که یکرنگ است
homochromatic.
Power By:
LoxBlog.Com |